السلام علیک یا ابا عبدالله
حسین جان
این چه حزنی است نهفته در نام تو که بی اختیار دلها رو می شکند و اشک را در پشت پلک ها بی قرار می کند؟
آدم(ع)که برای پذیرش توبه خویش خدا را به اسماء حسنای او سوگند می داد وقتی به نام تو رسید"یا قدیم الاحسان بحق الحسین" بی اختیار دلش شکست و برای اول بار حضور اشک را در چشم ها تجربه کرد از جبرییل پرسید که چه سری است در این نام که فرق دل را می شکافد و آسمان چشم را بارانی می کند؟ آنگاه که جبرییل مصیبت عاشورای تو را بیان کرد آدم سیر گریست و تازه پی به راز «انی اعلم ما لا تعلمون» خدا وند برد.
آری این گریه دست ما نیست.اختیار اشک در این مصیبت با ما نیست.دل ما از سنگ هم که باشد در مصیبت تو،نه می شکند که خون میشود،کدام سنگ را روز عاشورا از زمین برداشتند و دلش خونین ندیدند؟
مهروز جان به امید اینکه از عاشقین و خادمین امام حسین و حضرت ابوالفضل شوی.
اینجا اولین محرم زندگیت محرم ٩٠ که یکماهه بودی روز عاشورا داخل ماشین خاله اینا با لباس سقایی که زندایی آذر برات خریده بود،پارسال چون خیلی کوچولو بودی سعادت نشد مراسم شیرخوارگان بری، انشاالله امسال
انشا اله در پناه خداوند بزرگ و ائمه معصومین همیشه سلامت و خندان باشی گلم.
امسال ماشاالله اینقدر خانم شده بودی که سعی میکردی خودت برای مراسم علی اصغری آماده شی..