مادرانه
مادرانه
برای نازنین دخترم
همدم روزهاي دلتنگيام ، دليل بودنم ،
مهروزم،
گذشت روزها و هفتهها و ماهها را بيشتر از قبل حس ميكنم،بيشتر از زماني كه به
انتظار در آمدن مرواريدي در دهانت بودم، بيشتراز زمانيكه براي نخستين قدمهايت
لحظه ها را مي شمردم،بيشتر از زمانيكه در حسرت شنيدن كلمه اي از تو بودم و
آرزوي شنيدن آهنگ صدايت را داشتم،زمان سپري شد تو بزرگ شدي
وخواستههاي كوچك من نيز بزرگتر شدند... حالا از تو بيشترميخواهم... ديگر
برداشتن گامهاي كوچكت راضيام نميكند...حالا براي من تو خانمی شدي...
خانمی به صبوري تمام لحظات تنهايي و دلتنگي كه با هم داشتيم و خانمی كه با
خنده هايش همه سلولهاي بدنم مي خندند و با گريه ها و غمهايش خدا ميداند و
فقط خدا ميداند كه همه وجودم غم و اندوه ميشود.... اي مهربان و بي همتا كودكم
را به تو مي سپارم..
با تو من خوشبخت ترینم دختر نازم.....
اين روزها روزهاي عاشقي من و دختركم است، روزهاي خوب با هم بودن، روزهايي
كه مهروز بي وقفه به من عشق ميورزد و من هر لحظه خرسندتر از حس مادرانه
ميشوم... اين روزها مهرزر با حس پاك كودكانه به من ميگويد مامان...دوست دارم.
اين روزهايمان را دوست دارم.
خداي بزرگي كه صدايمان را ميشنوي، ما لحظه به لحظه مهربانيات را در زندگي
حس ميكنيم، ما را به خودمان وامگذار.
آبانماه ماهی که از اولین روز ورود به اون بیصبرانه منتظر اومدنت بودم.. اومدن تو و
مادر شدن من ...اومدن تو و صبورتر شدن من..اومدن تو و اومدن هزار دلیل برای
بودن... نازنینم تولد تو تولد همه خوبیهاست...قدوم فرشته گونه ات گلباران و
تولدت پیشاپیش مبارک باد..............................
بهانه زندگيم همه خوبيها را يكجا برايت آرزومندم.... ۲ سالگیت مبارك عزيزم....
بمان تا بمانم...
همیشه برایم بمان آرامش زندگی