مهروزمهروز، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

مهروز بانو

آتليه رفتن مهروز بانو با صدرا جوني

در حاشيه عروسي فاطمه جوني و آقا رضا مهروز بانوي ما که مامان معصومه يه لباس عروس خيلي خوشگل و ماماني داده بود دختر عمو الهام براش دوخته بود با صدرا جوني که تيپ دامادي خوشگل زده بود رفتن آتليه اين دو تا وروجک نهايت شيطنت رو تو آتليه انجام دادن که البته چند تا عکس هم در خلالش خانم دايي آذر ازشون گرفته.   اينجا ببين چقدر فضول تشريف داريد  (لطفا به دوربين نگاه کنييييييييييييييييييييييييد) اينجا لطفتون شامل حالمون شده و يکمي دوربين رو هم تحويل گرفتيد       ...
13 بهمن 1391

دیزاین تولد مهروز طلا

و بالاخره روز تولد کفشدوزکی مهروز بانوی ما رسیدددددددددد اول از همه یک پلان کلی از تزئینات روز تولد(مامان معصومه طراحیتون عالی بوددد خسته نباشید) از اینجا به بعد هرچی میبینید زحمتهای خاله سحره که یه دنیا ممنونشم.   ژله کفشدوزکییییییی خاله سحر چه کردی!!!      خاله مهروزی  تلاشهای بی وقفه خاله سحر رو فراموش نکنی. خاله سحر جونی دستت درد نکنه ان شااله عروسیت مهروز بانویی کلی نانا میکنه. ...
13 بهمن 1391

امتحاناتتتت

سلام مهروز جونییییی   ناز بانو خانم امتحانات این ترم فوق العاده سنگین و سخت بود طوری که خیلی وقته نتونستم برات پست جدید بگذارم... به محض اینکه امتحاناتم تموم بشه و نمرات بیاد بهت قول میدم در اولین فرصت وبلاگت رو آپ کنم... فدای شیرین کاریهات ناز بانوی مامااااااااااااااااااااااانی دوستتت دارم یه دنیا  ...
11 بهمن 1391

السلام علیک یا ابا عبدالله

حسین جان این چه حزنی است نهفته در نام تو که بی اختیار دلها رو می شکند و اشک را در پشت پلک ها بی قرار می کند؟ آدم(ع)که برای پذیرش توبه خویش خدا را به اسماء حسنای او سوگند می داد وقتی به نام تو رسید"یا قدیم الاحسان بحق الحسین" بی اختیار دلش شکست و برای اول بار حضور اشک را در چشم ها تجربه کرد از جبرییل پرسید که چه سری است در این نام که فرق دل را می شکافد و آسمان چشم را بارانی می کند؟ آنگاه که جبرییل مصیبت عاشورای تو را بیان کرد آدم سیر گریست و تازه پی به راز «انی اعلم ما لا تعلمون» خدا وند برد. آری این گریه دست ما نیست.اختیار اشک در این مصیبت با ما نیست.دل ما از سنگ هم که باشد در مصیبت تو،نه می شکند...
11 بهمن 1391

طراحی و تزئینات ابتکاری شب یلدا

سلام به همه دوستهای وبلاگی خودمون تو این پست برای شما عزیز های مهربون تزئینات مخصوص شب یلدا رو گذاشتیم. امیدواریم هم خوشتون بیاد و هم بتونید ازش ایده بگیرید.     باور به نور و روشنایی است ،که شام تیره ،از دل شب یلدا جشن مهر و روشنایی به ما هدیه میدهد   اول از همه عروس خانم شب یلدا (سرویس برلیانش ایده خاله سحره)   این آقا موشه وسط این شاه دونه ها چکار میکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟       این هم کل طراحی و تزئینات چیده شده به صورت کلی .... ...
19 دی 1391

مهروز بانو و شب یلدا

هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشیینیم و بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها یلدایتان رویایی…روزهایتان پر فروغ،شبهایتان ستاره باران   شب یلدا شبیست که به قدر دقیقه ای بیشتر بودنش منزلت خاص بودن به خود گرفت و میتوان با کنار هم بودن شاد بودن احساس نهفته شب را لمس کرد و دقیقه ها را بوسید اما دل گرفت... میان سطرهای شادی باید پرانتزی باز کرد و نوشت افسوس که در این شب تو دل خیلیا غم بیدارتر از هر شب دیگریست و این دلها یک دقیقه بیشتر باید باغم سرکنن پازل زندگی خیلیا جاهای خالی زیادی داره... مثل نبود عزیزان مثل نبود خیلی از بودن ها...که جای خالیش شده جا واسه حسرتها و عقده ه...
5 دی 1391

یادش بخیر

  چهارزانو میشینم ، چشمامو می بندم و میرم تو فکر. مثل ایکیوسان. میرم به کودکی. دلتنگی هامو، ‌خاطره هامو ورق می زنم.. یادش بخیر.. دلم برای معصومیت هایدی تنگه ، برای اون چهره ی غمگین حنا پشت ماشین نخ ریسی. برای شجاعت های پسر شجاع و پیپِ پدرش. دیگه تو کوچه خیابونا اثری از رد پای ترنادو نیست. روی در و دیوارهای شهر علامت z نمیبینم. حتی روی شکم چاق گروهبان گارسیا ها. هنوز وقتی دریا می رم دلم یه غول خوشگل صورتی میخواد. دوست دارم محکم بشینم پشت سرندیپیتی و همه ی دریا رو زیر آبی بریم. این روزا روی پاگرد پله ها هرچقدر هم منتظر بمونی ،‌ حتی سایه ی بابالنگ درازو هم نمیتونی ببینی. مادربزرگه اگه الان زنده باشه ، فکر کنم ...
4 دی 1391

نوروز

نوروز پاسداشت عشق های کوچکی است که,زنده مانده اند و روز تعظیم در برابر عشق های بزرگ است که, عظمت را کوچک می دانند.پس به تو در نوروز سلام می کنم که بزرگترین عشق این کوچکی.......... مهروزم امیدوارم اولین عید با شکوفه هایش,بهار با گلهایش,وسال نو با امیدهایش بر تو ای عزیزترین مبارک باشد...... اینم اولین هفت سینی که مامان معصومه برات چیده!!!!!   اینم یه نما از پشت جوراب شلواریت,قربون تیپت ... ...
3 دی 1391

خوش آمدي خاله ستاره

سلام مهروز بانو، سوسوي ستارگان آسمان در التهاب آمدن تو بود، آمدي و آسمان و زمين را برايمان بهشت کردي تنها ستاره ي آسمان دلمان به دنيا خوش آمدي.  اين هم فرشته کوچولوي ما. بوس اینجارو ببین چه رو دست دایی سعیدش لم داده!!!.......    یه عکس ناب تو ادامه مطلب هست پیشنهاد میکنم حتما ببینیش گل دختر . این همون عکسی هست که بهت گفتم . این یکی از ناب ترین نگاه های دنیاست آن هم از نوع پدر و دختری. اینجا با این نگاه و لبخند ملیح حسابی بابا بهروز رو تحویل گرفتی ناز بانو.   این عکسها مربوط به روزهایی هستش که ................................   فکر کنم این خواب ناز دقیقا تو شرایطی هست که ساعتها ما...
30 آبان 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهروز بانو می باشد